چنان شیفته ام می کنی

که بهار را با مهربانی ات تاخت می زنم

و باز هم پیروزم

پسرم یک سال دیگه هم گذشت و چه زود گذشت ، خیلی دلم برای گذشته تنگ شده، برای نوزادیت ، چهار دست و پا رفتنت ، ایستادن و زمین خوردنت،.همه و همه برام خاطره هاییه شیرینتر از عسل.

امروز با دقت بهت نگاه کردم و سعی کردم جزییات صورت و دست و پاهات،حتی بند بند انگشتهاتو توی ذهنم بسپارم .میدونم بسرعت برق و باد این روزها هم میگذرن و روزی میاد که بجای دستای کوچولوت که توی مشت من جا میشه ،دست مردونه ای رو خواهم دید که بزرگتر و قویتر از دست منه و دست من توی اون دست جا میشه! نمیدونم چرا فکر کردن به اون روز باعث میشه اشکهام سرازیر بشن

پسرکم همینطور که دلتنگ روزهای گذشته شدم ، روزی میرسه که این روزها برام خاطره میشه و چه خاطره های شیرینیه بودن با تو.این روزها که من فقط با توام ،از صبح تا شب.تو من و از همه بیشتر دوست داری و من هر دم به عشق تو نفس میکشم، این روزها چقدر خوشبختم!!!

♡♡دوستت دارم♡♡

تو را تا بی نهایت دوست دارم

تو را تا قلب دریا دوست دارم

اگر روزی نباشم در این دنیای خاکی

تو را در قلب خاک هم دوست دارم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ نام نیک مثل هوای بهار Christianity rko1 فاطمه فاطمه است کتابدونی دیزل ژنراتور دست دوم پهنه ی کویر انقلاب اسلامی